نارنیا

نارنیا

سرزمین من
نارنیا

نارنیا

سرزمین من

حرفای دلم"تنهایی های یک قهرمان"

تنهایی های یک قهرمان

بر سر می زنند وفریاد میکشند .اینان همان جماعت کوفی صفت اند. و تاریخ تکرار میشود . " ما مظلومیم ناجی ما باش" دروغ میگوند این اتشی ست که خودشان هیزم آن اند .به زن هاشان ظلم می کنند ،کودکانشان را می کشند ، و خودشان برای تصاحب مال هایشان به جان هم میوفتند .تو اگر بیایی تورا هم مانند پدرانت به سخره می گیرند . بیا رو راست باشیم .عمری مرا مومیایی کردند تا خود به ارامش برسند . عمری ست به هر سازی که زدند اعتراض نکردم . حالا نگاهم کن جز تحقیر و تمسخر این جماعت نادان چه نصیبم شد .تنها که بودم تنها ترم کردند . تا مردانگیشان را ثابت کرده باشند .به لفظ های رکیکشان بر سر چهارراه ها سکوت کردم . به نگاه ننگینشان در خیابان ها سکوت کردم .به رفتار زشتشان در معابر سکوت کردم .دلم از حماقت هم جنسان خودم پر است . که مهر بر دهانم نهادند و گفتند ساکت شو تو نباید با مردان دهان به دهان بشوی .یک عمر است که به بهانه ی مروارید بودن مرا در صدف سیاه چادر زندانی کردند .به خدا قسم این زندان برایم شیرین بود اگر این بوزینه ها با ان لباس های عریان و قانونی ازادی خلقتشان را به رخم نمی کشیدند . هر لحظه به این می اندیشم که خدا چرا مرا افرید ؟!

می خواهند به من بقبولانند که خدا در حق من ظلم کرده و اینان جوانمردی میکنند و مرا مورد ترحم خود قرار میدهند . مرگ بر این همه دروغ ،مرگ بر مردان بی هویت شهر که عفت را زیر پا میگذارند ودم از مظلومیت "زینب" میزنند ، مرگ بر انهایی که می دانند و خود را به نفهمی زده اند .مرگ بر همه ی انانی که به اسم دین تو،روح مرا مثله می کنند.لعنت بر مردان منطقی و زنان مسخ شده ی شهر من .

میروم و شما گرگان انسان نما را با تمام حماقت هایتان تنهامی گذارم .شاید به مقصد که برسم کمی ارامش بگیرم.  

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.